گرچه در گذشته ساخت مجسمه با اهداف کاربردی و آیینی همراه بوده است، امروزه نسبت به قبل در فضاهای عمومی و خصوصی کاربردهای متفاوتی دارد. در طول تاریخ هنر و تحولات جامع شناسی معنی این هنر دستخوش تغییرات زیادی بوده است. بارزترین ویژگی ماهیتی یک مجسمه این است که دارای حجم و جرم است. لذا برای تعریف آن باید از شناخت و توصیف  احجام شروع کرد.

حجم: هر جسمی که فضا اشغال کند و سه بعدی باشد حجم است و در واقع همین بعد سوم این هنر است که از لحاظ شکل ظاهری او را از هنرهای دوبعدی چون نقاشی تفکیک میکند. احجام گاهی ساخته دست بشرند گاهی ماشین و تکنولوژی و گاهی بطور ارگانیک در طبیعت حضور دارند مانند  درخت و سایر عناصر موجود.

در علم ریاضی و هندسه همانطور که از تکرار، حرکت و تراکم خطوط در کنار هم سطح ایجاد می‌شود:

از تکرار، حرکت و اتصال سطوح نیز حجم ایجاد می‌شود.

آنچه مجسمه می‌نامیم حاصل تجسم سازنده‌ای است که بوسیله ماده حضور فیزیکی پیدا می‌کند و ماحصل آن بسته به شیوه و تکنیک اجرا، متریال و نظام فکری هنرمند به انواع مختلف تقسیم می‌شود.

در ادامه این تعاریف کلی کسانی که قصد آموزش در این حوزه را دارند باید بدانند از کجا شروع کنند و در طی مسیربه چه چیزی نیاز پیدا خواهند کرد. در اینجا به اختصار به این موارد اشاره می‌کنیم.

  1. برای ساخت یک اثر سه بُعدی در ابتدا باید با قواعدی که با جنبه‌های مختلف ان در ارتباط است آشنا باشیم به این اصول و قواعد مبانی هنرهای تجسمی گفته می‌شود که در ارتباط با استانداردهای زیباشناسانه اصول و قوانین کلاسیک را آموزش می‌دهد که بطور کلی عبارتند ازشناخت عناصر بصری، فرم‌شناسی، ترکیب‌بندی، ارتباط فرم و فضا، ارتباط فرم و معنا، رنگ‌شناسی.

  2.  آشنایی با خواص مواد مختلف و نحوه کار کردن با مواد متفاوت در قالب حجم

  3. تعیین هدف از ساخت احجام که به چند دسته زیر تقسیم می‌شود.

کاربردی

تزئینی

شهری

بیان مفهومی خاص

هر کدام از این موارد خود نیازمند دانشهای مربوطه است بعنوان مثال برای مورد اخر نیاز به مطالعه و اگاهی از مباحث فلسفی و زیبایی شناسانه هست که توسط نظریه پردازان، فیلسوفان وهنرمندان مختلف تعریف و توجه شده است.

یادمان باشد نتایج خوب همیشه حاصل شروع خوب است. در این پیج متخصصین ما با برنامه‌ای اصولی و استاندارد در آموزش و راهنمایی با شما همراه هستند.